لپتاپمو باز کردم، ی سری اهنگ و عکسای چند سال پیش رو آوردم
و برا خودم قصه گفدم، مهلا یادته فلان روز فلان اتفاق افتاده بود
تو فک میکردی دنیا ب اخر رسیده؟ فلان موقع اینجوری شد اونجوری شد...
صد تا اتفاق سخت ک پای تک تکشون گریه و زاری کردی...
اما حالا چی؟ از مرور همشون خم ب ابروت نمیاد ک هیچ لبخندم میزنی ب دیوونگیات
اینم میگذره... همینجوری ک تا الان گذشته
تو حتی مهلای ی ماه پیشم نیستی...
همه چی پیش ب بهتر شدن میره
طبیعت رو ب تعادل میره و این ی قانونِ فیزیک ه ...
پس ب اینده های خوب شک نکن...
# خودم، ارتش تک نفره م
# خدایا دوسِت دارم... از فضل تو نه از عمل من...
___ گودزیلای سر لوکوموتیوی ___...برچسب : زمان در گذراست, نویسنده : agudzila4561d بازدید : 201